صدرالدین کاشف دزفولی

زندگینامه و آثار -نقل مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

صدرالدین کاشف دزفولی

زندگینامه و آثار -نقل مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.

رساله ای (مخطوط)از علامه مجلسی قسمت اول

با سلام و عرض پوزش بابت تاخیر در بروز رسانی وبلاگ.

رساله ای از علامه مرحوم محمدباقر مجلسی ره- در کتاب خطی قاصم الجبارین مرحوم کاشف در ارتباط با سه سوالی است که شخصی از ایشان می پرسد و نظر به اینکه این رساله از علامه مجلسی را در جایی ندیدم و بنظر می رسد که چاپ نشده باشد و هنوز مخطوط باقی مانده باشد، فلذا آنرا در سه قسمت با توجه به اینکه سه مسئله است می آوریم.

متن رساله: (قسمت اوّل)

بسم الله الرّحمن الرّحیم و بعد چنین گوید احقر عباد الله المغنی محمّدباقر بن محمّدتقی-حشرهمالله مع موالیها الطّاهرین- که این دو کلمه ایست در جواب سئوال مرد عزیزی که از این فقیر نموده بود حق تعالی آن برادر ایمانی و خلیل روحانی و طالب دقایق معانی را از وساوس شیطانی و تسویلات نفسانی در امان خود بدارد. چون در نامة گرامی منطوی و مندرج ساخته بودند که در این زمان غیبت شیعیان را در مسائل دین و مسالک یقین اشتباه بسیار عارض می شود و اظهار فرموده که بر این ادّعا در این مراتب به اعتبار کثرت تتبّع اخبار ائمّة اطهار-سلام الله علیهم- وثوقی دارند بر آن برادر ایمانی مخفی نماند که هر که در راه دین خود را از اغراض نفسانی خالی گرداند و طالب حق شود البته حق تعالی شما را به اخبار اهل بیت رسالت و آثار ایشان آشنا گردانیده و خود می توانید از کلام هدایت نظام ایشان آنچه حق است در این مسائل استخراج نمائید و چون مبالغه فرموده بودید که در سه مسئله که از امّهات مسائل اسلامیّه است طریقة حق امامیّه را این شکسته تحریر نماید لهذا به جهت اطاعت امر و رعایت حقوق اخوّت ایمانی به ذکر آنها محملاً مصدّع می گردد و تفاصیل آنها را حواله به کتب مبسوطه می نماید.

امّا مسئلة اوّل یعنی طریقة حکماء و حقیقت و بطلان آن؛ باید دانست که حق تعالی اگر مردم را در عقول خود مستقل می دانست انبیاء و رسل علیهم السّلام را برای ایشان نمی فرستاد و همه را حواله به عقول ایشان می نمود و چون چنین نکرده و ما را با اطاعت انبیاء و اوصیاء مأمور گردانیده، فرموده است که «ما اتیکم الرّسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا»[1]؛ پس در زمان حضرت رسول(ص) رجوع نمایند به آن حضرت و چون آن حضرت را ارتحال به عالم بقاء پیش آمد، فرمود: «إنّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی»[2] و ما را حواله به کتاب خدا و اهل بیت خود نموده و فرمود که کتاب با اهل بیت است و معنی کتاب را ایشان می دانند، پس ما را رجوع به ایشان می باید کرد در جمیع امور دین از اصول و فروع و چون معصوم غایب شد، فرمود که رجوع کنید در امور مشکله که بر شما مشتبه شود به آثار ما و راویان احادیث ما، پس در امور به عقل خود مستقل بودن و قرآن و احادیث متواتره را به شبهات ضعیفة حکماء تأویل کردن و دست از کتاب و سنّت بر داشتن عین خطا است.

...»[3]

ادامه در پست بعدی آورده می شود-ان شا اله.



[1]-حشر:7؛ ترجمه: «و شما آنچه رسول حق دستور دهد(و منع یا عطا کند) بگیرید و هر چه نهی کند واگذارید»؛ (القرآن الکریم، ترجمه مهدی الهی قمشه ای)  

[2]- وسائل الشیعه، حر العاملی، ج 18،ص19؛ بحارالانوار، ج5، ص21؛

[3]-قاصم الجبارین، سید صدرالدین کاشف دزفولی، رساله مخطوط از ایشان است که در آینده ای نزدیک به چاپ خواهد رسید. ان شا اله.

وفات یکی از عرفای منسوب به کاشف

 

انا لله و انا الیه راجعون

درگذشت آیت الله سید احمد فیاض دزفولی از سادات گوشه و یکی از عرفای دزفول

به اطلاع می رساند آیت الله سید احمد فیاض دزفولی رحمه الله در 23 رمضان 1430 قمری مطابق با 22/6/88 شمسی در دزفول به رحمت ایزدی پیوست. به همین مناسبت مراسم تشییع و تدفین آن بزرگوار در روز سه شنبه 24/6/88 از منزل ایشان واقع در خیابان آفرینش دزفول به سمت کاشفیه برگزار می گردد و مراسم ترحیمی نیز در مسجد امام خمینی(ره) از ساعت 21 الی 23 شب همان روز برگزار می شود.

زندگینامه مختصر

تولد

ایشان در سال 1322 یا 1323 در دزفول متولد شدند.

اساتید حوزه:

 اساتید ایشان در دزفول آیت الله حاج سید اسدالله نبوی و حاج شیخ محمدعلی بیگدلی و آیت الله قاضی وآیت الله احمد آقا سبط شیخ و آیت الله حاج شیخ علی آقا سبط شیخ انصاری بودند. در قم نیز شاگرد بزرگانی چون آیت الله سید شهاب الدین نجفی مرعشی و آیت الله شریعتمداری و آیت الله گلپایگانی بودند. در نجف نیز با آیت الله خویی و آیت الله سیستانی دیدار داشتند و اجازه اجتهاد و امور حسبیه از آیت الله سیستانی و اجازه اجتهاد از آیت الله گلپایگانی نیز دریافت نمودند.

اساتید عرفان:

 از نظر عرفانی شاگرد حاج سید اسدالله گوشه گیر دزفولی بودند و پس از ایشان زیر نظر عارف بزرگوار سید محمد فیاض معروف به رملی دزفولی پدر بزرگوارشان- بودند. همچنین ایشان اجازه ارشاد از حاج سید علی مبدء درویش موسس سلسله مهدویه و آقا شیخ عبدالحسین ذوالریاستین داشتند. و پس از حاج سید اسدالله گوشه گیر دزفولی و پدرشان سید محمدی فیاض، بزرگ سلسله عرفانی دزفول گردیدند.

سرانجام پس از مدتی که از بیماری قلبی و قند رنج می بردند در تاریخ 23 رمضان المبارک 1430 قمری دار فانی را وداع گفته و به دیار باقی شتافت. با اجداد طاهرینش محشور باد

 

رباعی دیگر

 در عشق هوای خود پرستی مطلب

                             از زاهد خشک شور مستی مطلب

خواهی که رسی به هستی مطلق او

                           از هستی خویش حرف هستی مطلب

سید صدرالدین کاشف دزفولی